مقاله با عنوان : تأثیر ژئوپلیتیک بر الگوی سیاسی مورد حمایت شیعیان در کشورهای مختلف
این وبلاگ در راستای افزایش بصیرت و مبارزه با استعمارغربی راه اندازی گردید.
به وبلاگ من خوش آمدید.

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

قالب میهن بلاگ تقویم جلالی

}�T��XUe���Am` ��u,�����]M�����MB�~rr���GH�� A���#�j���[�J�ӱe��GGGfй�?V1���R��>=0�R��ݠ_G*�����o=G�c�}F4��bJk���aD� ��kN��+ ��g�[98��k��}zR� کد موس کد پخش آهنگ کد های جاوا اسکریپت کد نظر سنجی

<-PollName->

<-PollItems->

ساعت:
مقاله با عنوان : تأثیر ژئوپلیتیک بر الگوی سیاسی مورد حمایت شیعیان در کشورهای مختلف

نحوه تأثیر ژئوپلیتیک بر اندیشه سیاسی شیعیان

جغرافیای سیاسی، شاخه‌ای از علم جغرافیاست که درباره پدیده‌های سیاسی در فضای جغرافیایی یک کشور بحث می‌کند. (Scruton, 2007: 509) در حال حاضر، تحولاتی که در سیاست جهان روی داده، سبب تنوع بیشتر مباحث ژئوپلیتیک شده است و این شاخه از جغرافیای سیاسی، درباره مفاهیم تازه و متنوعی بحث می‌کند. عوامل ژئوپولیتیک می‌تواند تأثیرات مختلفی در عرصه نظری و اندیشه‌ای، از جمله اندیشه سیاسی بر جای گذارد؛ زیرا اندیشه سیاسی از یک‌سو متأثر از عوامل نظری و ذهنی و از سوی دیگر، تحت تأثیر عوامل عینی قرار دارد. در واقع باید گفت، اندیشه سیاسی محصول تعامل عین و ذهن است.

در این قالب می‌توان از تأثیر ژئوپلیتیک بر اندیشه سیاسی شیعیان، به عنوان اندیشه آنان درباره چگونگی سازمان دادن به زندگی سیاسی سخن گفت. اصولاً اندیشه سیاسی شیعیان نیز تحت تأثیر عوامل ذهنی و عینی قرار دارد. این اندیشه از یک‌سو، متأثر از مبانی فلسفی، کلامی، عرفانی و فقهی شیعیان همچون الگوی نظری امامت است؛ شیعیان به عنوان یک اصل اولیه، از الگوی امامت و نیابت به عنوان الگوی مطلوب یاد می‌کنند و هر الگوی غیر آن را نامشروع می‌دانند.

از سوی دیگر، متأثر از عوامل عینی است و واقع‌گرایی مناسبی دارد. اندیشه سیاسی شیعیان در تعامل با شرایط جامعه و واقعیت‌های موجود، از جمله شرایط ژئوپلیتیکی آنان، شکل می‌گیرد. در واقع، تعامل بین مبانی نظری و واقعیت‌های عینی، موجب شکل‌دهی به الگوی رفتاری آنان در عرصه سیاسی می‌شود. درنتیجه، آنان می‌کوشند از درون این تعامل، الگوی رفتاری خود در رویارویی با شرایط جامعه را استخراج کنند.

ابزاری که این تعاملِ بین آرمان و واقعیت را تسهیل می‌کند، فقه شیعیان است. فقه شیعه که الگوی رفتاری شیعیان را ترسیم می‌کند، توانایی‌های خاصی دارد که مصلحت‌اندیشی، واقع‌گرایی و انعطاف‌پذیری این گروه را در مواجهه با شرایط جدید آسان‌تر می‌کند و بدان‌ها قدرت انطباق بیشتری می‌دهد.

اجتهاد، از ویژگی‌های فقهای اصولی است. این اصل، فقهای شیعی را برای رویارویی با مسائل مهم جدید جهان معاصر توانمند کرده است. اجتهاد، نوعی توانایی علمی است که شخص می‌تواند احکام فرعی را از احکام اصلی شرع استنباط کند.

زمان و مکان، دو عنصر تعیین‌کننده در اجتهادند. مسئله‌ای که در قدیم دارای حکمی بوده است، به‌ظاهر همان مسئله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصادِ یک نظام ممکن است حکم جدیدی پیدا کند؛ بدان معنا که با شناخت دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی، همان موضوع اول که از نظر ظاهر با قدیم فرقی نکرده است، واقعاً موضوع جدیدی شده است که قهراً حکم جدیدی می‌طلبد». (امام خمینی، 1379 : 21 / 425)

این نگرش در اندیشه سیاسی شیعیان، توانمندی ایشان را در رویارویی با شرایط به‌شدت افزایش می‌دهد.

از سوی دیگر، اصولیان شیعی، احکام را به اولیه و ثانویه تقسیم می‌کنند که این امر نیز انعطاف‌پذیری آنها را در رویارویی با مسائل مختلف افزایش می‌دهد. به اعتقاد اصولیان، چنانچه شرایط و حالت‌های ویژه‌ای سبب شود مکلف نتواند به احکام واقعی اولی عمل کند، شارع، حکم دیگری در آن باب مقرر می‌دارد که از آن به حکم واقعی ثانوی و از موضوعاتش نیز به عناوین ثانوی یاد می‌شود. (مظفر، 1381: 234)

بر پایه نظر این گروه، در شرایطی همچون عسر و حرج، اضطرار، ضرر و ضرار، عهد و پیمان، مقدمه واجب و حفظ نظام می‌توان از احکام ثانویه استفاده کرد که تعیین تحقق این شرایط به عقل واگذار شده است. این بحث، زمینه لازم را برای اجرای انعطاف‌پذیر احکام ـ در حکومت اسلامی ـ فراهم می‌آورد. به واقع، از همین‌روست که اندیشه سیاسی شیعیان در حوزه عمل سیاسی، قابلیت بالایی دارد.

بنابراین، عوامل ژئوپلیتیک می‌توانند با ایجاد شرایط خاص، موضوع احکام شریعت و موضوع تکالیف مکلفان را تغییر دهند و در نتیجه، حکم نیز تغییر کند. شیعیان نیز بر اساس حکم جدید و خاص متناسب با شرایط جغرافیایی خود عمل می‌کنند و رفتاری متفاوت با بقیه شیعیان در پیش می‌گیرند و از الگوهای متفاوت سیاسی پیروی می‌کنند.

در این چارچوب می‌توان از تأثیر ژئوپلیتیک در حوزه فقه سیاسی در اسلام نیز سخن گفت و تحولات اندیشه سیاسی شیعیان در کشورهای مختلف را تبیین کرد. بدون توجه به این بحث نظری، تبیین دقیق دلایل حمایت شیعیان از الگوهای سیاسی متفاوت، با تناقض‌های زیادی مواجه خواهد شد. در ادامه، به صورت موردی به این بحث می‌پردازیم.

الگوهای سیاسی مورد حمایت شیعیان در کشورهای مختلف

تشیع به عنوان یکی از شاخه‌های اسلام، به مرور زمان بخش مهمی از جهان اسلام را به خود اختصاص داده است. جمعیت شیعیان در سال 2009 میلادی حدود 207 میلیون نفر از جمعیت 75/1 میلیاردی مسلمانان (16% از کل مسلمانان) و 79/6 میلیاردی جهان را تشکیل می‌دهند. (دانشنامه ویکی پدیا، آمار سال 2009) بیشتر شیعیان، در کشورهای واقع در منطقه خاورمیانه زندگی می‌کنند.

مرکز جغرافیای سیاسی شیعه در «قلب خاورمیانه» است. به تعبیر دقیق‌تر، اگر ترکیب فیزیکی و جغرافیایی خاورمیانه را ترسیم کنیم، شیعه در مغز و قلب آن حضور دارد.  «ژئوپلیتیک شیعه»، به مفهوم امتداد جغرافیای سیاسی شیعیان در کشورهای مختلف خاورمیانه بزرگ با مرکزیت ایران است که بخش‌هایی از لبنان، عراق، عربستان، کویت، بحرین، ایران، افغانستان، پاکستان و هندوستان را در بر می‌گیرد.

این کمربند، در کشورهای مختلف به اکثریت و اقلیت شیعه تقسیم می‌شود. (مجتهد‌زاده، 1385) در کرانه‌های خلیج فارس، جهان اسلام به دو نیمه تقسیم می‌شود؛ نیمه غربی که به سمت باختر تا اقیانوس اطلس گسترش یافته است و نیمه هند و ایرانی که از کوهستان‌های ایران شروع می‌شود و با گذر از پاکستان و بنگلادش تا اندونزی و فیلیپین پیش می‌رود. (توال، 1382: 198)

شیعیان در دهه‌های اخیر، اثر‌گذاری بیشتری در عرصه سیاسی دارند و از الگوهای سیاسی متفاوتی حمایت می‌کنند. در ادامه به بررسی ابعاد این تحولات می‌پردازیم:

1. شیعیان در ا یران و حمایت از الگوی سیاسی جمهوری اسلامی و ولایت‌فقیه

با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، برای نخستین‌بار قدرت شیعه در قالب الگوی «ولایت‌فقیه» در صدر حکومت قرار گرفت که در حقیقت، مهم‌ترین واقعه در طول تاریخ شیعه به حساب می‌آید؛ (همان: 56) زیرا شیعیان در ایران با رهبری امام خمینی موفق شدند الگوی حداکثری مطلوب شیعه در دوران غیبت، یعنی الگوی ولایت فقها را برای اولین‌بار در تاریخ شیعه تحقق بخشند و با دفاع از حاکمیت فقیه منتخب مردم، الگوی نابی را در معرض دید شیعیان جهان قرار دهند.

2. شیعیان در عراق و دفاع از دموکراسی پارلمانی

عراق به عنوان دومین کشور مهم شیعی، حدود 29 میلیون نفر جمعیت دارد که 65 درصد آن را شیعیان تشکیل می‌دهند. (دانشنامه ویکی پدیا، آمار سال 2009) سرنگونی صدام‌حسین شرایط جدیدی برای شیعیان در منطقه فراهم آورد. از دید تاریخی، عراق اولین جامعه پس از شبه‌جزیره عربستان بود که تشیع بدان راه یافت. این منطقه از سده اول هجری، مهم‌ترین مرکز فعالیت شیعیان محسوب می‌شد و شمار قابل توجهی از شیعیان در شهرهای آن سکونت داشتند. اما همواره در تاریخ سیاسی عراق تلاش بر این بود که شیعیان نقش کم‌رنگی در عرصه تصمیم‌گیری سیاسی داشته باشند.

این روند در دوران حزب بعث نیز با شدت دنبال می‌شد، اما با سقوط صدام‌حسین این وضعیت تغییر یافت. هرچند عراق با قدرت نظامی آمریکا آزاد شد، اما از ابتدا معلوم بود هر نوع شعار دموکراسی‌خواهی، به پیروزی شیعیان در عرصه سیاسی ختم خواهد شد. لذا تکامل‌یابی سیاسی شیعیان در قالب حزب‌الدعوة، مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق و ... سبب شد تا پس از سقوط رژیم بعث، شیعیان بتوانند نقش اصلی در ساختار سیاسی این کشور داشته باشند و گروه‌های شیعی در اولین انتخاب با پیروزی قاطع، قدرت سیاسی را تصاحب کنند و جایگاه خود را در عرصه سیاسی این کشور بالا ببرند.

در عرصه سیاسی عراق، این گروه‌ها از یک حکومت دموکراتیک دفاع کردند. آنها معتقد بودند در حکومت دموکراتیک، شیعیان به صورت طبیعی، جایگاه خود را پیدا خواهند کرد و موفق خواهند شد از ارزش‌های دینی و مذهبی خود نگهداری کنند. در نتیجة این تلاش‌ها، در قانون اساسی جدید این کشور، مقام نخست‌وزیری، که مهم‌ترین و کلیدی‌ترین مقام محسوب می‌شود، از آنِ شیعیان شد. علاوه بر آن، اداره چندین وزارتخانه مهم، مثل وزارتخانه‌های نفت و اقتصاد و دارایی نیز بر عهده وزرای شیعی نهاده شد.

3. تلاش شیعیان در افغانستان و پاکستان برای استقرار دموکراسی

افغانستان با داشتن 19 درصد شیعه از جمعیت 33 میلیون نفری که اکثریت نیز از نظر زبانی با ایران مشترکند و به زبان فارسی سخن می‌گویند، (دانشنامه ویکی‌پدیا، 1385: 121) یکی از کشورهای مهم همسایه ایران است که بعد از حمله آمریکا به آن کشور، شرایط جدیدی پیدا کرد.

شیعیان افغانستان از اقوام مختلف هزاره، قزلباش، بلوچ، ترکمن، سادات و عده‌ای تاجیک و پشتوزبان تشکیل شده‌اند و در حداقل 27 استان کشور به شکل فراگیر و یا پراکنده سکونت دارند.  در میان این اقوام، هزاره‌ها مهم‌ترین گروه هستند. این قوم که بعد از پشتوها و تاجیک‌ها، سومین قوم بزرگ افغانستان محسوب می‌شوند،  از نظر جغرافیایی در مرکز کشور قرار گرفته و از سوی سه قومیت افغان‌ها، تاجیک‌ها و ازبک‌ها احاطه شده‌‌اند. تقریباً همه هزاره‌ها شیعه هستند.

مذهب شیعه تا قبل از سقوط طالبان در افغانستان هیچ‌گاه در قانون اساسی به رسمیت شناخته نشده و تنها مذهب رسمی کشور، حنفی بود. (همان) شیعیان در افغانستان در چند دهه اخیر احزاب متعددی را سازماندهی کردند، اما بر اثر درگیری‌های داخلی این کشور و سپس تسلط طالبان، نتوانستند حضور چشمگیری در ساختار سیاسی داشته باشند. اما در نظام جدید افغانستان که پس از سقوط طالبان ایجاد شد، شیعیان موقعیت بهتر و رضایت‌بخش‌تری نسبت به گذشته کسب کرده‌اند. آنها در کابینه دولت‌های موقت و انتقالی، یک معاون رئیس دولت و پنج وزیر در کابینه داشتند. علاوه بر این، شمار بالایی از شیعیان در سطوح گوناگون اداری در وزارتخانه‌ها استخدام شدند.

قانون اساسی افغانستان که در سال 1382 در «لویه جرگه» تصویب شد، هرگونه تبعیض قومی و مذهبی میان اتباع را نفی کرد. (همان: 216) برخلاف گذشته که مذهب سنّی حنفی شرط تصدی پست ریاست جمهوری یا پادشاهی افغانستان بود، در قانون اساسی جدید این کشور (مصوب 1382)، هر فرد افغانی مسلمان می‌تواند کاندیدای ریاست جمهوری شود. (احمدی، 1383: 189) بر این اساس بود که در انتخابات سال 1383، محمد محقق، کاندیدای شیعه‌مذهب، شرکت کرد و از میان هیجده نفر، رتبه سوم را به دست آورد. (بختیاری، 1385: 218 ـ 216) بر این اساس، شیعیان در چارچوب نظام سیاسی موجود، فعالیت و از استقرار دمکراسی در افغانستان حمایت می‌کنند.

همسایه شرقی ایران، پاکستان نیز که هفتمین کشور پرجمعیت دنیا (بیش از 150 میلیون نفر) و دومین کشور پرجمعیت اسلامی (بعد از اندونزی) است، (عارفی، 1385: 37) به دلیل داشتن جمعیت زیاد و درصد بالایی از شیعیان، قابل توجه است.

شیعیان پاکستان 21 درصد جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند. این میزان با توجه به جمعیت کل کشور، بیش از 35 میلیون نفر را شامل می‌شود. (صافی، 1366: 177) از نظر جغرافیایی، شیعیان تقریباً در سراسر پاکستان پراکنده‌اند، اگرچه حضور آنان در کراچی و سپس در مناطق شمالی کشور بیشتر است. ایالت سند از دیرباز یکی از مناطق مهم شیعه‌نشین بوده و اکنون نیز به نظر می‌رسد که بین یک تا یک‌ونیم میلیون شیعه فقط در مرکز این ایالت (کراچی) زندگی می‌کنند.

همچنین در لاهور، مرکز ایالت پنجاب نیز نزدیک به یک میلیون نفر شیعه وجود دارد. (عارفی، 1382: 110) بعد از انقلاب ایران، شیعیان در این کشور تشکیلات خود را در قالب نهضت اجرای فقه جعفری منسجم کردند. پس از آن، شیعیان فعال در عرصه سیاسی همواره در مجالس ایالتی، ملی و سنا حضور چشمگیر داشتند و از استقرار دمکراسی در آن کشور حمایت کردند، به طوری که در پاکستان، مشارکت سازمان‌یافته شیعیان در قالب نهضت اجرای فقه جعفری، به حضور مستقل و آشکار این حزب در انتخابات سال 1988م انجامید و روند تکاملی شیعیان در امور سیاسی ـ اجتماعی تقویت شد.

4. تلاش برای استقرار نظام مشروطه در بحرین

در بحرین که حدود 70 درصد جمعیت کشور را شیعیان تشکیل می‌دهند، (www.shia-online.ir) جنبش شیعیان با رهبری حزب الوفاق می‌کوشد حکومت آل‌خلیفه را به اجرای اصلاحات سیاسی اساسی در کشور و پایبندی به قانون اساسی و آرای مردم، وادار کند. در واقع، این جنبش از نوعی سلطنت مشروطه در کشور دفاع می‌کند تا در این قالب بتواند از تبعیض‌های موجود درباره جامعه شیعیان ـ که اکثریت جمعیت را در آن کشور تشکیل می‌دهند ـ بکاهد. آنها خواستار شکل‌گیری پارلمان انتخابی مردم و افزایش قدرت آن در مقابل طبقه حاکم هستند. تشکیل پارلمان و تدوین قانون اساسی عادلانه که در آن، حقوق اکثریت جمعیت شیعه به رسمیت شناخته شود، یکی از آرمان‌های اساسی این گروه است. (فولد و فرانکه، 1384: 278)

5. شیعیان در لبنان و دفاع از نظام سیاسی طایفگی ودمکراسی اجماعی

شیعیان لبنان که در دو منطقه مجزا از هم زندگی می‌کنند و در حال حاضر نزدیک به 32 درصد از کل جمعیت تقریباً 4 میلیونی کشور را تشکیل می‌دهند، از ابتدای دهه 1960 تا آغاز جنگ داخلی 1975 به‌شدت دگرگون شده‌اند. (توال، 1382: 163) هم‌اکنون حزب‌الله لبنان، به‌عنوان یک تشکل مهم شیعی، به یکی از بازیگران اصلی عرصه سیاسی لبنان تبدیل شده است و رهبری شیعیان را در کنار گروه محافظه‌کار شیعی امل به عهده دارد.

این جریانات شیعی در بعد نظری به الگوی امامت شیعی اعتقاد دارند، اما در عرصه رفتار سیاسی با دفاع از پیمان طائف، بر ضرورت حفظ نظام سیاسی موجود در لبنان تأکید می‌کنند و با مشارکت در صحنه سیاسی، به تعامل با این حکومت می‌پردازند؛ به‌طوری که حزب‌الله اعلام کرده است قصد تحمیل الگوی خاص را بر اکثریت ندارد. اکنون دفاع از تمامیت ارضی لبنان و تلاش برای حفظ استقلال سیاسی و عمل در قالب نظام سیاسی طایفگی موجود، یکی از اولویت‌های حزب‌الله است و این گروه در قالب قواعد موجود به فعالیت مشغول است.

عوامل مهم ژئوپلیتیک مؤثر بر الگوی سیاسی مورد حمایت شیعیان

با توجه به مباحث گذشته مشخص شد که شیعیان با وجود بنیان‌های اعتقادی خود مبنی‌بر اعتقاد به الگوی امامت به عنوان تنها الگوی مشروع سیاسی، عملاً در عرصه سیاسی در کشورهای مختلف، از الگوهای متفاوتی حمایت می‌کنند که بیشتر متأثر از شرایط جغرافیای سیاسی آنان است. در واقع، تعامل شرایط ژئوپلیتیک با مبانی فقهی، تبیین‌کننده رفتار سیاسی آنان است. عوامل مهم ژئوپلیتیک مؤثر بر الگوی سیاسی مورد حمایت شیعیان به این شرح است:

1. عوامل جمعیتی

عوامل جمعیتی همچون تعداد جمعیت، ترکیب جمعیت و نحوه گسترش سرزمینی جمعیت، از جمله عوامل مهم در جایگاه یک گروه در سرزمین خاص است. در این باره باید گفت: ایران و عراق و بحرین از نظر جمعیت شیعی، وضعیت نسبتاً مشابهی دارند، اما میزان اکثریت شیعیان در ایران بالاتر است. ایران دارای بیش از هفتاد میلیون نفر جمعیت و با حدود 90% جمعیت شیعه، 8٪ سنی و 2٪ دیگر ادیان است. اما کشور عراق با جمعیتی معادل 29 میلیون نفر، 65% شیعه دارد و از لحاظ قومی، مرکب از اعراب، کردها، ایرانیان، آشوریان، ارامنه، ترکمن‌ها و ترک‌هاست. عراق از سه حوزه جغرافیایی با مردم کاملاً متفاوت تشکیل شده است؛ حوزه مرکزی از آنِ اعراب سنی‌مذهب، جنوب از آنِ شیعیان و شمال در اختیار کردها است.

در این زمینه، شیعیان در لبنان وضعیت متفاوت‌تری دارند. آنان با حدود 3/1 میلیون نفر، 32 درصد جمعیت را تشکیل می‌دهند. در سال 1920م با دخالت دولت فرانسه، یک سرشماری ساختگی در لبنان صورت گرفت و مسیحیان مارونی، اکثریت وانمود شد؛ بعد از آنان، مسلمانان سنی‌مذهب و در مرحله سوم شیعیان قرار داده شدند.

هرچند شیعیان بزرگ‌ترین گروه فرقه‌ای در لبنان به شمار می‌آیند، اما در این کشور 16 طایفه فعالیت دارد که هرکدام دارای مذهب رسمی هستند؛ مشهورترین آنها عبارتند از: شیعه، سنی، دروزی، مسیحیان مارونی، مسیحیان کاتولیک، مسیحیان پروتستان، مسیحیان ارتدوکس، انجیلی‌ها، ارمنی‌ها، سریانی‌ها، ارمنی‌های پروتستان و ارمنی‌های سریانی. از این تعداد، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین آنها شیعیان، اهل تسنن و مسیحیان هستند که امتیازات بر اساس نسبت جمعیتی این سه طایفه تقسیم‌بندی می‌شود.

در سال 1932م قانونی به نام «قانون طایفگی» به تصویب رسید که بر اساس سرشماری، قدرت در میان سه طایفه شیعه، سنی و مسیحی به نسبت 20، 30 و 50 درصد تقسیم شد. (چمران، 1376: 36 و 37) این ساختار اجتماعی و سیاسی، الزامات خاصی برای شیعیان در عرصه سیاسی به وجود آورده است. این وضعیت در لبنان موجب شده است حتی حزب‌الله به‌صراحت اعلام کند که تصمیمی برای ایجاد نظام سیاسی مشابه ایران در آن کشور ندارد و حمایت از وضع موجود و تلاش برای ایجاد یک دولت نسبتاً مستقل و ملی در لبنان را هدف خود قرار دهد. این شرایط را به شکل محدودکننده‌تری در برابر شیعیان در عرصه سیاسی افغانستان و پاکستان نیز می‌توان دید.

در مجموع، این تفاوت‌های جمعیتی یکی از عوامل مهم ژئوپلیتیکی اثرگذار بر اندیشه سیاسی و الگوی سیاسی مورد حمایت شیعیان است؛ به طوری که بسیاری از آنان معتقدند استقرار دمکراسی می‌تواند فرصت‌های مناسبی برای فعالیت سیاسی اقلیت‌های شیعه در این کشورها فراهم آورد؛ زیرا تلاش برای تحقق حکومت دینی به معنای تلاش برای حاکمیت جریاناتی از اهل سنت خواهد بود که شیعیان را کافر و خون آنها را مباح می‌دانند. بنابراین، دفاع از یک حکومت دموکراتیک می‌تواند با توجه به ساختار جمعیتی شیعیان، الگوی مطلوب‌تری برای آنان باشد.

2. قدرت معارضان داخلی

هرچند وضعیت جمعیت و دارا بودن اکثریت، اهمیت خاصی دارد، جایگاه قدرتی اقلیت‌ها در مرزهای سرزمینی نیز در شکل دادن به اندیشه گروه اکثریت مؤثر است.

انقلاب اسلامی در ایران در بستر جمعیتی نسبتاً همگونی شکل گرفت و حمایت اکثریت قاطع اقشار اجتماعی و گروه‌های داخلی از آن، در زمینه‌سازی برای به فعلیت رسیدن الگوی حداکثری شیعه در دوران غیبت، یعنی ولایت فقها نقش مهمی داشت. در واقع، هرچند الگوی حکومت دینی مخالفانی داشت، اگر آمار رفراندم تعیین نوع نظام سیاسی، همچنین آمار انتخابی قانون اساسی ج.ا.ا را که در آن ولایت‌فقیه به تصویب رسید محاسبه کنیم، این اقلیت، قدرت اثرگذاری بالایی نداشت.

در حالی که اقلیت‌های سنی عراق از نظر کمّی، جمعیت بسیار کوچک‌تری را تشکیل می‌دهند، اما به دلیل قرار داشتن در قدرت طی تاریخ عراق از دوران‌های گذشته و به‌ویژه در دوران حزب بعث، از اثرگذاری بیشتری برخوردارند. اقلیت‌های سنی بحرین نیز با استقرار خاندان آل‌خلیفه (متمایل به آل‌سعود) توانستند معارض جدی با الگوی مطلوب و حداکثری شیعیان باشند. در حال حاضر نیز با بیداری اسلامی و با وجود تلاش‌های دموکراتیک مردم بحرین، هنوز شاهد دیکتاتوری اقلیت سنی در بحرین با حمایت آل‌سعود هستیم. در لبنان و دیگر کشورها نیز این وضعیت با شدت بیشتری وجود دارد. شیعیان نیز به خوبی می‌دانند که با معارضان مهمی برای احیای الگوی خاص خود روبه‌رو هستند. در مجموع، این وضعیت نیز از دیگر عوامل اثرگذار بر تفاوت دیدگاه شیعیان در عرصه سیاسی است.

3. وضعیت منطقه‌ای

وضعیت منطقه‌ای شیعیان، یکی دیگر از عوامل اثر‌گذار بر نوع نگرش سیاسی آنهاست. انقلاب ایران در شرایطی به پیروزی رسید که حساسیت‌های مذکور در همسایگان کمتر بود و شرایط منطقه‌ای متفاوتی با شرایط کنونی وجود داشت. اما دولت عراق در همسایگی کشور‌هایی همچون عربستان و اردن و سوریه قرار دارد که هر سه کشور با روی کار آمدن یک دولت شیعی، مخالفند. به‌ویژه عربستان با همه توان در سطح منطقه با طرح وهابیت، به شیعه‌ستیزی روی آورده و بعد از سقوط صدام نیز با نفوذ در جامعه بحرانی عراق، به‌شدت در عرصه سیاست اثر‌گذار است.

بدیهی است کشورهای نام‌برده به‌شدت به تحولات سیاسی کشور عراق حساس هستند و همه توان خود را برای جلوگیری از ایجاد یک دولت ایدئولوژیک شیعی به کار خواهند بست. این وضعیت را در بحرین به طور بارزتری مشاهده می‌کنیم. حمایت‌های عربستان ـ همان‌طور که گفتیم ـ و کشورهای حوزه خلیج‌فارس، از هرگونه تحول در بحرین که به نفع اکثریت شیعیان باشد، به‌شدت ممانعت می‌کنند.

وهابیت و سلفی‌های تکفیری که از سوی عربستان حمایت می‌شوند، با کافر دانستن شیعیان، مهم‌ترین عامل بالقوه تهدیدکننده شیعیان در منطقه محسوب می‌شوند. وهابیان، شیعه را به عنوان یکی از مذاهب اسلامی نمی‌پذیرند و از نظر آنان، مفهوم تشیع گاه با مفاهیم کفر و شرک برابر است. این مسئله سبب شده است تا وهابیت به یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های شیعیان تبدیل شود. موضع سیاسی و دیدگاه وهابیان در برابر شیعیان را می‌توان در نمونه‌هایی از فتواهایی که مفتیان این گروه صادر کرده‌اند، دریافت. «شیخ بن باز»، مفتی اعظم پیشین عربستان سعودی، درباره تشیع چنین اعتقاد داشت:

تشیع، دینی متفاوت و مجزا از اسلام است و همان‌گونه که مصالحه اهل تسنن با یهودیان، مسیحیان و بت‌پرستان امکان‌پذیر نیست، سازش شیعیان یا رافضیان با اهل تسنن نیز غیرممکن است. (http://www.binbaz.org)

از دیدگاه بسیاری از علمای وهابی، اِعمال شیوه‌های خشونت‌آمیز بر ضد شیعیان، مثل اجبار به ترک عقیده، سرکوب، تبعید و قتل، امری جایز است.

کشور لبنان نیز در سواحل شرقی دریای مدیترانه، در همسایگی اسرائیل قرار دارد و هرگونه تحول در آن کشور، با امنیت اسرائیل گره خورده است. لذا تقویت شیعیان در منطقه می‌تواند تهدیدات جدیدی برای اسرائیل به وجود آورد و به‌ویژه ایدئولوژی ضد صهیونیستی شیعیان، زمینه تهدید اسرائیل را افزایش می‌دهد. همچنین کشورهای عرب همسایه لبنان، همچون اردن نیز به‌شدت نگران هر نوع قدرت‌گیری شیعیان در لبنان هستند. بنابراین، همان‌طور که در سالیان گذشته صحنه سیاسی لبنان محل اصلی منازعه کشورهای مذکور بود، در آینده نیز این کشورها با حساسیت، این تحولات را دنبال می‌کنند و به‌آسانی اجازه تحول سیاسی در این کشور به نفع شیعیان را نمی‌دهند.

تحولاتی از قبیل ظهور انقلاب اسلامی در ایران، اشغال عراق توسط ارتش ایالات متحده، جنگ سی‌وسه‌روزه بین اسرائیل و حزب‌الله لبنان و ... موضوع و موقعیت شیعیان منطقه را در کانون توجهات منطقه‌ای و جهانی قرار داده است. این تحولات باعث شده است بسیاری بیم آن را داشته باشند که با تشکیل به اصطلاح «هلال شیعی» مؤثر توسط شیعیان ایران، عراق، لبنان و به‌طورکلی شیعیان ساکن در منطقه خلیج‌فارس و خاورمیانه، در عمل، عرصه بر حکومت‌های عمدتاً سنی‌مذهب تنگ‌تر، و منافع آنها در آینده تهدید شود. (مجتهدزاده، 1386: 71)

در مجموع، این مباحث، شرایط منطقه‌ای جدیدی برای شیعیان فراهم آورده است، به طوری که هر نوع اقدام آنها واکنش‌های منطقه‌ای را به دنبال دارد که این ملاحظات نیز در الگوی سیاسی مورد نظر شیعیان مؤثر است.

4. عوامل بین‌المللی

نظام بین‌المللی و فضای سیاسی بین‌المللی، موانع جدی برای هرگونه تحول در بحرین به نفع شیعیان محسوب می‌شود و رژیم آل‌خلیفه به دلیل ارتباطات استراتژیک با غرب، موفق به سرکوب شیعیان شده است؛ اما در عین حال، این شرایط بین‌المللی در کشورهایی همچون عراق و افغانستان، به دلیل تخاصم رژیم‌های مذکور با غرب، به نفع شیعیان عمل کرده است؛ به طوری که فضای سیاسی بین‌المللی و توان نظامی آمریکا در سرنگونی رژیم صدام‌حسین و استقرار این نیروها در عراق، یکی از عوامل به قدرت رسیدن شیعیان در این کشور بوده است.

همچنین سقوط طالبان در افغانستان در ارتقای جایگاه سیاسی شیعیان مؤثر بوده است. هرچند آمریکا در بسترسازی پیروزی شیعیان در منطقه نقش مهمی دارد، اما نمی‌توان گفت این امر وضعیت مطلوبی برای آمریکاست؛ زیرا ایدئولوژی ضد امپریالیستی و ضد صهیونیستی گروه‌های شیعی همواره تهدیدی بالقوه برای منافع آمریکا در منطقه محسوب شده است. آمریکا تلاش می‌کند تا با تضعیف نیروهای رادیکال و تقویت نیروهای میانه‌رو و سکولار شیعی، این بحران را مدیریت کند که درک این شرایط نیز در نوع الگوی سیاسی مورد حمایت شیعیان بسیار بااهمیت است.

نتیجه

جمعیت شیعیان در کشورهای مختلف، از نظر محیط سیاسی داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی، وضعیت متفاوتی دارند. این امر به نگاه متفاوت شیعیان بر الگوی حکومت مورد حمایت آنان منجر شده است که در این مقاله، به صورت مبسوط به آن پرداخته شد. جمع‌بندی و نتیجه‌گیری بحث را به صورت خلاصه در این جدول می‌توان نشان داد.

کشور وضعیت داخلی وضعیت منطقه‌ای برخورد نظام بین‌المللی با شیعیان

شیعیان معارضان فشارها حساسیت‌ها

ایران اکثریت مطلق ضعیف محدود متوسط فشار همه‌جانبه

بحرین اکثریت مطلق ضعیف زیاد بسیار بالا حمایت از حکومت و ممانعت از قدرت یافتن شیعیان

عراق اکثریت نسبی قدرتمند زیاد بالا اشغال کشور و حمایت از حکومت

لبنان یک‌سوم جمعیت قدرتمند زیاد بالا ممانعت از قدرت یافتن شیعیان

افغانستان یک‌چهارم جمعیت قدرتمند محدود متوسط اشغال کشور و حمایت از حکومت

گفتنی است که این الگوهای متفاوت، هرچند به نظر، نوعی عدول از الگوی مطلوب شیعه است، اما با توجه به پتانسیل‌های موجود در فقه شیعه همچون اجتهاد و نقش زمان و مکان در آن و اعتقاد به انعطاف‌پذیری احکام در قالب احکام اولیه و ثانویه، این شرایط جدید می‌تواند مورد حمایت مبانی نظری شیعه قرار گیرد. شیعیان با استفاده از اصولی همچون مصلحت، قاعده ارجحیت اهم نسبت به مهم و ... می‌توانند ضمن حفظ اصول خود، از استراتژی‌های مختلفی در عرصه سیاسی پیروی کنند. در واقع، ژئوپلیتیک، به عنوان یک عامل مهم اثرگذار بر موضوعات احکام شرعی، می‌تواند الگوی سیاسی و عمل سیاسی شیعیان را تحت تأثیر قرار دهد. این اثرگذاری توسط مبانی فقهی شیعی به رسمیت شناخته شده است.

 

 

هلال شيعى و نظریه‌های مختلف منطقه‌ای در خاورميانه

هلال شیعی و مشخصه‌های آن

هلال شیعی اصطلاحی است که بیشتر از سوی کسانی که درصدد القای خطر شدت یافتن روابط شیعیان عراق با شیعیان خارج از عراق خصوصا ایران است، استفاده می‌شود. این اصلاح در کتاب‌های دانشگاهی و ادبیات علمی از جمله در آلمانی دارای پیشینه‌است. اما در سال 2004 هنگامی که عبدالله دوم پادشاه اردن، در کاربردی «شیعه‌هراسانه» از آن برای بیان تمایلات ایران دوستانه شیعیان عراق استفاده نمود، این اصلاح کاربرد فراگیری یافت. از دیدگاه این اندیشه، نفوذ تاریخی ایران بر شیعیان خاورمیانه، عاملی برای اختلال امنیت سیاسی منطقه خاورمیانه است.

هلال شیعی بیشتر از آن‌که اهمیت جغرافیایی داشته باشد، اهمیت استراتژیک دارد. این اصلاح اگرچه یک موضوع جغرافیایی را تداعی می‌کند؛ اما به نظر می‌رسد بیش از آن‌که حساسیت‌های جغرافیایی وجود داشته باشد، یک مساله تاریخی، اجتماعی و سیاسی است. در واقع جنبه جغرافیایی آن را شاید بتوان با موارد استراتژیک پیوند زد. استراتژیک بودن یک منطقه صرفا با تعریف جغرافیایی یک مکان آن هم به لحاظ حساسیت‌های مختلف متفاوت است. یعنی ممکن است یک مکان از نظر جغرافیایی بسیار مهم باشد، اما استراتژیک نباشد؛ یعنی استراتژیک بودن بسیار از مهم‌تر و گسترده‌تر از اهمیت جغرافیایی است. مثلا کشورهای حاشیه خلیج فارس از نظر جغرافیایی و به لحاظ مسایل نفتی مهم هستند اما استراتژیک محسوب نمی‌شوند. یعنی تاثیرگذاری سیاسی، اجتماعی، علمی و نظامی آن‌ها کم است. شاید تنها فاکتور مهم و باارزش آن‌ها بخش اقتصادی باشد. به عنوان نمونه بحران‌های بحرین و یمن علی‌رغم کشتار وسیع مردم و... از نظر تاثیر بر منطقه با مساله سوریه قابل مقایسه نیستند. بحران سوریه یک بحران استراتژیک برای جهان محسوب می‌شود در حالی که شاید سوریه از نظر اقتصادی قابل مقایسه با بحرین و یمن نباشد، نه نفت و گاز دارد و نه از نظر صادرات و واردات مهره ارزشمندی محسوب می‌شود، ولی سوریه یک مکان استراتژیک است. مقایسه سوریه با بحرین و یمن اهمیت جغرافیایی و اهمیت استراتژیک و تفاوت این دو را به خوبی نشان می‌دهد. هلال شیعی یک موضوع جغرافیایی صرف نیست، بلکه یک مساله استراتژیک است که مسایل تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز در آن دخیل و تاثیرگذار است.

چرا هلال شیعى یک تهدید است؟

دو گروه از نخبگان سیاسى و روشنفکر، تهدیدآمیز بودن هلال شیعى را برجسته می‌کنند: 1- نخبگان سنى عرب 2- مخالفان رشد نقش منطقه‌اى ایران در غرب، به خصوص در آمریکا.

بحث مربوط به نخبگان سنى در جهان عرب داراى سه بعد است: نخست، قدرت تحلیل رفته این نخبگان حکومتی در جهان عرب. دوم، نگرانی آن‌ها از رشد تقاضاهاى سیاسى جمعیت شیعه در جهان عرب و سوم، افزایش روزافزون نقش ایران در امور جهان عرب.

از سوی دیگر برخی تحلیلگران ایالات متحده معتقدند ایران برنده جنگ 2003 عراق بود و استدلال می‌کنند که تکامل نقش منطقه‌اى ایران در تضاد با منافع آمریکا قرار می‌گیرد و باید به هر نحو ممکن از آن جلوگیری شود.[2] این بحث 3 بُعد دارد:

١) منافع ملى آمریکا:

نگرش‌های تندرو در ایالات متحده گرایش به این دارند که هرگونه قدرت گرفتن ایران در منطقه در تضاد با امنیت و منافع ملى آمریکا است. از نیم قرن پیش، سیاست آمریکا در خاورمیانه و بخصوص در خلیج فارس مبتنی بر حفظ یک توازن قدرت و جلوگیری از هرگونه تفوق و برترى منطقه‌اى بوسیله یک بازیگر بوده است. اما تحت شرایط جدید منطقه‌اى و از طریق ایجاد یک هلال شیعى، ایران قادر به گسترش قدرت منطقه‌اى و به تبع به هم زدن توازن قوای سنتی خواهد بود.

٢)امنیت اسرائیل:

ایجاد چنین هلال شیعی ایدئولوژیک در منطقه‌ای شامل سوریه، لبنان و عراق، امنیت رژیم اسرائیل را به خطر خواهد انداخت. حفظ امنیت رژیم صهونیستی یکى از عمده‌ترین اصول سیاست خاورمیانه‌اى آمریکاست.

٣)مشروعیت متحدین سنتى عرب:

نقش و نفوذ ایدئولوژیکی رو به رشد ایران در منطقه، موقعیت نخبگان محافظه‌کار سنى را که به صورت سنتى در راستای سیاست‌هاى آمریکا در منطقه عمل کرده‌اند تضعیف خواهد کرد. ساموئل هلفونت در مقاله «اخوان‌المسلمین و پدیداری هلال شیعی»[3] به این نکته اشاره می‌کند که نزدیکی جنبش اخوان‌المسلمین به نظام جمهوری اسلامی ایران یکی از دلایل شکل‌گیری هلال شیعه است. نظریه‌پردازان هلال شیعی معتقدند هویت اسلامیِ برخاسته از هلال شیعی، یک هویت کاملا شیعی است. آن‌ها ادعا می‌کنند نظریه هلال شیعی بر این باور است که هویت اسلامی، بیش از هر چیز دیگری یک هویت شیعی است. در واقع آن‌ها هویت شیعی را به هلال شیعی پیوند می‌دهند و از هلال شیعی، تمدن اسلامی و شیعی استخراج می‌کنند.

میان تعریف یک چیز با هدف آن، تفاوت اساسی وجود که معمولا این دو یکی پنداشته می‌شوند. تعریفی که از هلال شیعی در جهان وجود دارد با هدف تشکیل آن متفاوت است. تحلیل‌گران و به ویژه منتقدان هلال شیعی، باید به این نکته توجه کنند که بین تعریف هلال شیعی و هدف آن تفاوت وجود دارد، در غیر این صورت دچار اشتباه خواهند شد.

تاریخی بودن هلال شیعه از منظر آمریکایی‌ها امری است که عراق و ایران را به کانون خطر برای جهان آینده تبدیل کرده و رابطه مستقیم این دو با سوریه موجب شده، غربی‌ها از منظر یک جریان تاریخی به هلال شیعی توجه کرده و آن را تحلیل کنند. در حالی که آن چه حلقه مفقوده این جریان تاریخی به حساب می‌آید، اختلافاتی است که در درون همین 3 گروه شیعی در مواجهه با آمریکا و نظم نوین طراحی شده برای خاورمیانه مطرح می‌شود. نکته‌ای که برخی از تحلیل‌گران آمریکایی را بر آن داشته تا حتی موقتاً خطر وهابی‌ها و اخوان‌المسلمین را بیشتر از هلال شیعی بدانند. تحلیل‌گرانی چون ساموئل هلفونت در پژوهش‌های خود، تروریسم در خاورمیانه را بیشتر از آن که معلول تحرکات شیعی بدانند، ناشی از جریان‌های وهابی، سلفی و اخوانی می‌دانند.

فقر تئوریک در مقابل اشباع تئوریک

نظریه‌پردازان هلال شیعی، مخالفان این طرح به فقر تئوریک متهم کرده و به این شکل دیدگاه‌های ارایه شده توسط آن‌ها را رد می‌کنند. نگاه هوشمندانه برخی از تئوری‌سازان مخالف نظریه هلال شیعی به این نکته بسیار مهم است که اگر به فرض ما در این سو دچار فقر تئوریک هستیم، در سوی مقابل غربی‌ها نیز دچار اشباع تئوریک هستند. یعنی تولید انبوه و حتی غیرضروری انباشته در اذهان متفکران غربی، کار را به اشباع تئوریک می‌رساند. آسیب‌شناسی نظریه «اشباع تئوریک» در مقابل ضعف تئوریک مساله‌ای جدی است که در مورد آن بحث‌های مهم صورت گرفته است. تقریبا نزدیک به 3دهه است که تئوری‌های اساسی و جدید در حوزه‌های دین، فلسفه و تاریخ تولید نمی‌شود یا اگر تولید می‌شود به نوعی بازتولید است، یعنی حرف تازه‌ای ارایه نمی‌شود. همین بازتولید نگرانی تئوری اشباع تئوریک را برای غرب واقعی و جدی نمایان می‌سازد.

نظریه هلال شیعی را از یک منظر دیگر می‌توان در قالب تولیدات تئوریک غرب دانست. غرب 2گونه تولیدات دارد: یکی تولیدات مادی و تکنولوژیک که ظاهر چهره نمادین غرب را ساخته و پرداخته می‌کند و دیگری تولیدات تئوریک که صنعت و توسعه صنعتی غرب در زیربنای اصلی خود به آن وابسته است. تولیدات تئوریک غرب، یعنی نظریه‌های غربی، دنیای شرق را مبهوت خود ساخته است. نمی‌توان منکر عظمت و بزرگی صنعتی غرب شد، اما در واقع آن‌چه غرب و شرق را از هم متمایز می‌سازد، تنها تولیدات صنعتی و پیشرفت ماشینی نیست؛ بلکه تولیدات تئوریک است. نکته‌ای که سید جمال‌الدین اسدآبادی در روزهایی پایانی عمر خود به آن پی برد، زمانی که دیگر جوانی و شادابی لازم را برای نشر و تبلیغ این اندیشه نداشت؛ هر چند به حد مقدور آن را بازگو کرد. وی به این نکته اشاره داشت که ضعف جهان اسلام در مقابل دشمنان خود فقط ضعف نظامی نیست، بلکه صعف تولید تئوریک است. نکته‌ای که بسیاری از اندیشمندان و نظریه‌پردازان از آن به عنوان «فقر تئوریک» یاد می‌کنند. این فقر به معنای فقدان یا عدم وجود تئوری نزد مسلمانان نیست، بلکه بیشتر به ضعف تولید تئوری می‌پردازد تا به نوعی اثبات کند که مسلمانان در تولید تئوری دچار ضعف هستند.

دغدغه‏هاى استراتژيك آمریکا درباره مؤلفه تشيع در خاورميانه

انديشمندان آمریکا، نگرانى‏هاى استراتژيك خود را در مورد تحولات جهان اسلام، با عنوان «بنياد گرايى اسلامى» مورد بررسى قرار مى‏دهند. آن‌ها بنيادگرايى اسلامى را يكى از روش‏هاى تجديدنظر و مقاومت اسلامى مى‏دانند كه نخستين بار از سوى «سيد جمال‌الدين اسدآبادى» مطرح شد.

بررسى موضوع بنيادگرايى اسلامى، تقريباً در 50 كشور جهان كه حدود يك ميليارد مسلمان را در خود جاى داده، امروزه به موضوع استراتژى امنيت ملى آمریکا تبديل شده است. پس از حادثه 11 سپتامبر، بنيادگرايى اسلامى به صورت موضوعى جهانى از سوى كاخ سفيد مطرح شد و سران آمریکا مقابله با آن را به يك راه‌حل جمعى منوط كرده‏اند.

از نظر حزب نو محافظه‌كار آمریکا، نقش شيعيان در ميان جنبش‏هاى بنيادگرا، بسيار حائز اهميت است. جنبش شيعى ايران در سال 1357 از سوى انديشمندان غرب و آمریکا، جنبشى بنيادگرا معرفى شده است. برخى نويسندگان، «شيعه بودن» را از دلايل اصلى «محور شرارت» ناميدن ايران از سوى «جورج بوش» دانسته‏اند. به نظر آن‌ها، حمايت جمهورى اسلامى ايران از ملت فلسطين، حماس، حزب‌الله و شيعيان افغانستان، تفاوتى ميان جنبش بنيادگراى القاعده و ايران باقى نمى‏گذارد.

سران آمریکا و اسرائيل، با برجسته‌سازى مفهوم «هلال شيعه»، انحراف اذهان تصميم‌گيران عرب را از مسئله اصلى، يعنى «اسرائيل» پى مى‏گيرند و نگرانى آن‌ها را نسبت به حاكميت ايدئولوژى شيعه تحت رهبرى نظام جمهورى اسلامى ايران در منطقه تحريك مى‏كنند. چنان كه بايد اذعان داشت، آن‌ها از سوى ديگر، برجسته‌سازى و نهادينه شدن مفاهيمى چون هلال شيعى را در تعارض با الزامات طرح «خاورميانه بزرگ» مى‏دانند و اين موضوع «متناقض‌نمايى» است كه آمریکا در حل آن با مشكل روبرو است؛ به اين معنا كه براى تضعيف جمهورى اسلامى و به طريق اولى «اسلام سياسى» تلاش مى‏كند، مخاطرات واهى شكل‏گيرى هلال شيعى و نهادينه شدن آثار آن در تحولات منطقه‏اى را همواره به كشورهاى منطقه، به ويژه عرب‏هاى سنى گوشزد كند و از سوى ديگر مى‏داند كه طرح هر گونه الگوى رفتارى در كنار طرح خاورميانه بزرگ، به تضعيف و استحاله الزامات اين طرح منجر خواهد شد.

نگرانى آمریکا درباره دورنماى جنبش‏هاى شيعى

تصميم‌گيران كاخ سفيد معتقدند تلاش‏هاى متمادى آمریکا براى مهار دوگانه ايران و عراق، پس از براندازى رژيم بعثى عراق، وارد مرحله پيچيده‏ترى شده است. بركنارى صدام حسين، تنها قسمتى از سناريوى ایالات متحده بود و اكنون كنترل كشورى چون عراق كه دو سوم جمعيت آن را شيعيان تشكيل مى‏دهند، مشكل‏تر شده است؛ چرا كه جمهورى اسلامى ايران مى‏تواند با اعمال نفوذ طبيعى در ميان شيعيان عراق، تحولات ژئوپلتيك خاورميانه را هدايت كرده و موازنه قدرت را به سود شيعيان و عليه منافع آمریکا و اسرائيل تغيير دهد.

مقامات آمریکا چنين ادعا مى‏كنند که در كنار ايران و عراق كه داراى اكثريت جمعيت شيعه هستند، كشورهاى لبنان و بحرين به دليل جمعيت زياد شيعى و سوريه با حاكميت اقليت شيعيان علوى و گروه شيعيان عربستان سعودى به دليل سكونت در مناطق نفت‌خيز، با شكل دادن به «هلال شيعه»، تحولات ژئوپلتيكى را از خليج فارس تا مديترانه تحت تاثير قرار مى‏دهند.

راهبرد تقابل آمریکا با جنبش‏هاى شيعى در خاورميانه

ژنرال‏هاى آمریکايى در آوريل 2003، با ابزار نگرانى از ژئوپلتيك متحول تشيع در خاورميانه و به منظور بررسى راهبرد آمریکا در قبال شيعيان در خاورميانه، نشستى برگزار كردند. در اين نشست، آدميرال‏هاى پنتاگون، درباره شيعيان عراق و استراتژى آمریکا در قبال بنيادگرايى اسلامى، به اين نتيجه رسيدند كه براى ايجاد امنيت در خاورميانه، بايد به جاى هلال شيعى، در كشورهاى منطقه هلال دموكراسى به وجود آيد. مشخص كردن منطقه شيعه‌نشين عربستان سعودى از سوى ژنرال‏هاى آمریکايى (پنتاگون) در اين طرح، مى‏تواند نشان‌دهنده نقشه‏هاى جديد ايالات متحده براى ايجاد درگيرى ميان سنى‏ها و شيعيان در اين كشور و در نتيجه، اعمال مديريت دلخواه بر منابع نفت خاورميانه، به خصوص (عربستان سعودى) باشد.

شرایط کنونی خاورمیانه نشان از عزم جدی غرب برای تاثیرگذاری از نوع تعریف خاورمیانه جدید دارد. خاورمیانه جدید با تعریف نظم نوین جهانی آمریکایی یک پیوستگی عمیق دارد. پیگیری وضعیت عراق، ترکیه، سوریه و مصر در دستور کار جدی قرار دارد. در 3 کشور از 4 کشور مورد اشاره، شیعیان سکنی گزیده‌اند، هر چند شیعیان آن‌ها وضعیت و تفکر خاص خود را دارند. اگر ایران به همراه عراق به عنوان کانون اصلی معرفی شوند، 2 نظریه خُرد شیعه عربی و شیعه غیرعربی(ایرانی) پدید می‌آید. شیعه غیرعرب تقریبا فقیر نیست و به منابع ثروت و قدرت دسترسی دارد. شیعه عرب در دل جهان تسنن قرار گرفته، بنابراین فقیر است و به منابع ثروت و قدرت نیز دسترسی ندارد. پیوند این 2 جریان هلال شیعی را تقویت می‌کند و موجب دسترسی طیف ضعیف و غیرفعال شیعه به منابع قدرت و ثروت می‌شود. این ارتباط نقطه آغازین تئوری هلال شیعی محسوب می‌شود.

هلال شیعی واقعیت یا خیال؟

میان تصور از یک و واقعیت آن چیز تفاوت وجود دارد. در دنیای امروز آنچه از هلال شیعی درک می‌شود با واقعیت بیرونی آن مطابقت ندارد. هلال شیعی بیشتر از آنچه واقعیت داشته باشد با تصور غرب از جهان تشیع آن هم به تحریک عناصر ضدشیعی (وهابی و سلفی) همخوانی دارد. آنچه به عنوان اسلام‌هراسی مطرح شده، توسط این گروه‌ها به شیعه‌هراسی و ایران‌هراسی تبدیل شده است. هر چند خود اسلام‌هراسی به حد کافی تخیلی هست که مقولاتی چون شیعه/ایران‌هراسی را در درون گفتمان خود جای دهد. با این حال نباید فراموش کرد که در عرصه رسانه و خبر واقعیت چیزی جز تصور و خیال مخاطب نیست.

تصور نزدیک به واقعیت مشیِ نئورئالیست‌ها، تصور دور از واقعیت مشیِ ایده‌آلیست‌ها و تصور مساوی با واقعیت مشیِ رئالیست‌ها را نمایان می‌سازد، اما به راستی می‌توان جهان را با رئالیسم رهبری کرد؟ ممکن است بتوان جهان را با رئالیسم مدیریت کرد، اما برای رهبری جهان باید بر ایده‌آلیسم تکیه نمود. نظریه هلال شیعی در قالب نقشه آمریکا برای رهبری جهان و خاورمیانه طراحی شده و اصلا مهم نیست که چه قدر با واقعیت سازگاری دارد!

منابع:

1.       برزگر، کیهان، ایران و هلال شیعى افسانه‌ها و واقعیت‌ها

2.       خلیلی، اسدالله، روابط ايران و آمریکا، بررسى ديدگاه نخبگان آمریکايى، انتشارات موسسه فرهنگى مطالعات و تحقيقات بين‌المللى ابرار معاصر، تهران، صص 368-334

 


[2] ر.ک: "Iran Should be thankful to U.S." 2 Febraury 2008 www.panarmenian.net/news/eng/? nid=24729

[3] ر.ک: Helfont, Samuel (2009); The Muslim Brotherhood and the Emerging ‘Shia Crescent’, Elsevier.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان صف اول- جنگ نرم و آدرس safeaval.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





کد آهنگ

ساخت کد موزيک آنلاين